فاصله ها...

〤 حسـِــ قــَـشـَـنـــگـِــ مـَــنــــ 〤

 

و چقدر فاصله ها بی رحمند
که چشمان سیاه غمگینم را
در تلاطم غرش رعد و برق های انتظار
به دنبال خود می رانند ،
کاش فاصله هم عاطفه داشت ، احساس داشت ،
عشق را می فهمید و کمی خاطره داشت ،
و اکنون در حسرت این فاصله ها ...
از غم دیرین نگاهم گویم
از صدای پر پرواز ، شکستن
از صدای تپش پر تب و تاب اشکم
می نالم و می گویم ؛
کاش فاصله هم عاطفه داشت ، احساس داشت ؛
و چقدر کلمات بی ارزش و گنگ اند
که نمی دانند سخن عشق چه است
و چه می گوید ، از دوری این فاصله ها چشمانم
کاش همه چیز خواب نبود ، رویا بود

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






: <-TagName->
6 / 8 / 1389برچسب:, 12:32 قبل از ظهر 〤 صـــنــَــمـــ| |